کشمکش تعالیم اسلامی و ارزش های محلی در ژاپن

اسلام یک قدرت اجتماعی-سیاسی در آسیای جنوب شرقی است. اسلام دین رسمی کشور پادشاهی برونئی دارالسلام؛ مذهب رسمی در مالزی؛ دین 90 درصد اندونزیایی ها ( پنجمین کشور پرجمعیت جهان) و دین یک اقلیت مذهبی در ژاپن، ویتنام، فیلیپین، تایلند، کامبوج و سنگاپور است. از حیث جمعیت، تقریبا دویست میلیون نفر در کل آسیای جنوب شرقی مسلمان هستند. از این رو، اسلام در خارج از قلمرو اسلام( شبه جزیره عربستان)، به جنوب غربی آفریقا تا جنوب آسیا، که بیشترین جمعیت مسلمان را دارد، گسترش یافته است. اما با توجه به تاثیر شرایط اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی در هر کشور، مسلمانان با مشکلات خاصی روبرو هستند که هر کدام از آنها را از یکدیگر متمایز می کند. بنابراین، هدف کلی این مطالعه، ارائه ی کمک به حل مشکلات پیش روی مسلمانان، به ویژه اقلیت مسلمان در ژاپن و اکثریت مسلمان در اندونزی است.

چکیده

 این پژوهش با هدف تمرکز بر برخی مطالعاتی است که توسط محققان جامعه شناسی، فرهنگ و سیاست، جامعه شناسیِ جامعه اسلامی و مطالعات زنان انجام شده است. با تقویت و تمرکز در مطالعه قبلی، این تحقیق باعث ایجاد رابطه بین ارزشهای محلی و مذهبی و توانمندسازی زنان در خانواده ژاپنی " خواهد شد. سال اول از سه سال تحقیقات، بر ردیابی ورود اسلام به ژاپن و کشمکش و تطابق اسلام با ارزش های محلی این کشور( ژاپن) متمرکز شده است. این تحقیق از نوع تحقیق کیفی و جمع آوری داده ها به روش مشاهده، مستندسازی و مصاحبه عمیق انجام شده است. تجزیه و تحلیل به روش توصیفی-کیفی و تجزیه و تحلیل نتایج مشاهده است. برای یافتن معنا، تحقیق با مصاحبه عمیق انجام شده است.

فرایند تحقیق بدین نحو است که از یک مطلع به دیگران، به عنوان « مدل نمونه گیری گلوله برفی» شروع شده و ادامه می یابد، تا زمانی که اطلاعات بدست امده ثابت شود. از سوی دیگر برای اجرا و پیاده سازی اصول و تکنیک مفهوم سازی بر اساس داده ها، برای تشریح شکل روابط اجتماعی-فرهنگی به صورت الگو یا برای درک معنایی که در پسِ شکلِ رابطه وجود دارد، این فرآیند به دنبال ویژگی تحقیق کیفی است که بالعکس مدل چرخه ای و غیرخطی خواهد بود.

نتایج این تحقیق بدین شرح است: تا اواسط دهه 1980 جمعیت مسلمانان ژاپن، نسبتاً کم بود. این شرایط، کارگرانِ مسلمانِ خارجی را به خود جذب می کند. به طوری که می توان گفت، جمعیت مسلمان ژاپن امروزی، متولد خارج هستند. آنها از اندونزی، پاکستان، بنگلادش و ایران که بزرگترین زیر گروه را تشکیل می دهند، آمدند. اسلام به عنوان یک دین و ارزش در ژاپن رشد و تعالی یافته و پذیرفته شده است. انچه، به پذیرش مسلمان خارجی در ژاپن مربوط می شود این است که مسلمانان خارجی برای زندگی، کار و تحصیل در جامعه ژاپن پذیرفته می شوند، اما پذیرش در اینجا به معنای پذیرفتن در میان خود نیست.

 کلمات کلیدی: اسلام، مسلمان ژاپنی، ارزش های محلی

مقدمه

اسلام یک قدرت اجتماعی-سیاسی در آسیای جنوب شرقی است. اسلام دین رسمی کشور پادشاهی برونئی دارالسلام؛ مذهب رسمی در مالزی؛ دین 90 درصد اندونزیایی ها ( پنجمین کشور پرجمعیت جهان) و دین یک اقلیت مذهبی در ژاپن، ویتنام، فیلیپین، تایلند، کامبوج و سنگاپور است. از حیث جمعیت، تقریبا دویست میلیون نفر در کل آسیای جنوب شرقی مسلمان هستند. از این رو، اسلام در خارج از قلمرو اسلام( شبه جزیره عربستان)، به جنوب غربی آفریقا تا جنوب آسیا، که بیشترین جمعیت مسلمان را دارد، گسترش یافته است. اما با توجه به تاثیر شرایط اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی در هر کشور، مسلمانان با مشکلات خاصی روبرو هستند که هر کدام از آنها را از یکدیگر متمایز می کند. بنابراین، هدف کلی این مطالعه، ارائه ی کمک به حل مشکلات پیش روی مسلمانان، به ویژه اقلیت مسلمان در ژاپن و اکثریت مسلمان در اندونزی است.

برای دست یابی به این هدف، دو محقق از اندونزی و ژاپن، بر اساس تجربیات خود سعی در اشتراک گذاری این هدف و حمایت از یکدیگر دارند. بر اساس شرایط، این تحقیق نیازمند همکاری محقق دیگر با پژوهشگر همکار در کشور محل تحقیق دارد. بالتبع با این روش، نتایج این تحقیق، می تواند پاسخگو و راهگشا بوده و در قالب مرور ادبیات(ادبیات پیشین)، منابع و داده در هر دو کشور استفاده شود.

بررسی ادبیات

تلفیق دین و فرهنگ در ژاپن

طبق برخی ادبیات و نوشته ها، مذهب در ژاپن، ترکیب شگفت انگیزی از ایده های شینتو و بودیسم است و چنین شرایطی در سایر کشورهای آسیایی و همچنین در غربِ کم و بیش مذهبی نیست. دین در ژاپن منحصر به فرد است، زیرا به ندرت در آن، گفتگو وجود دارد. بنابراین یک آموزه نیست. دینِ ژاپنی، یک قانون اخلاقی و یک روش زندگی است، لذا تقریبا از ارزش های اجتماعی، فرهنگ و سنت های ژاپن غیر قابل تشخیص است. دین ژاپنی یک امور خصوصی و امور خانوادگی است. دولت به مشکل دین رسیدگی نمی کند. در جلسات رسمی مانند جشن فارغ التحصیلی مدرسه که توسط دولت یا جامعه برگزار میشود، عبات، نماز و سایر نمادهای مذهبی دیده نمیشود. در زندگی روزمره، به ندرت در مورد دین صحبت می شود. زیرا اکثر ژاپنی ها به طور منظم عبادت نمی کنند یا اعمال خود را به عنوان نوعی از عبادت و اجرای دین نمی دانند. با این حال، اکثر مردم در هنگام تولد، ازدواج و مرگ به مناسک مذهبی روی می آورند. و در طول سال، در جشنواره معنوی شرکت میکنند. طبق گفته Teeuwen به نقل از خان (2014)، اگر ادیان اصلی در ژاپن به درخت تشبیه شده باشد، شینتو ریشه این درخت است. همانطور که محققین در طی این سالها بیان کرده اند، شینتو دین بومی ژاپن است و قدمتی به اندازه خود دولت ژاپن دارد. همانطور که توسط نائوکازو (1966) گفته شد، ریشه و خاستگاه مردم ژاپن، آخرین دوره عصر حجر( عصر سنگ) است. زمانی که مردم ژاپن، برای اولین بار، به سکونت در جزایر ژاپن شروع کرد. نجیب الله (2013) گفت که قبیله ژاپنی باستانی یاماتو در اصل به مذهب شینتو فقط به عنوان یک طایفه و قبیله اعتقاد داشتند. اما، با افزایش تعداد انها، شروع به استقرار و استفاده از آن(شینو) به عنوان وسیله ای برای ایجاد و تقویت مدیریت خود کردند. از زمان های قدیم، شینتو تحت تأثیر هجوم ادیان گوناگون به ژاپن از مناطق مختلف بوده است و مشخص است که ورود بودیسم به ژاپن در قرن ششم، تأثیر قابل توجهی بر آموزه ی شینتو داشته است. در واقع برای متمایز کردن خود از بودیسم، اصطلاح شینتو ایجاد شده است. در نتیجه، اکثر ژاپنی ها (85 درصد) ترکیبی از فرهنگ شینتو و بودیسم را بجا می اورند.

در سراسر جهان، حدود سه میلیون نفر خود را به عنوان معتقد به مذهب و آیین شینتو می شناسند، اگر چه این آیین به طور گسترده در سراسر ژاپن انجام می شود، اما تنها بخشی از مردم ژاپن منحصرا با آن هم ذات پنداری میکنند. با این وجود، عقاید و اعمال شینتو به طور محکم در تمدن ژاپن جاافتاده است و همچنان بخشی جدایی ناپذیر از فرهنگ ژاپن امروزی باقی مانده است.

جامعه ژاپن به عنوان مذهب شینتو شناخته می شود. در حالی که برای ژاپنی ها، یک سنت معمول است و باورهای مذهبی ژاپنی عمدتاً با تلفیق و ترکیب مشخص می‌شود. به این معنا که مردم خود را پیرو بیش از یک دین می‌دانند و کمترین آن ترکیبی از دو دین یا بیشتر از ان است.

 بسیاری از ژاپنی ها در عمل ترکیبی از تعالیم دینی شینتو، مسیحیت و بودایی را بجا می اورند. در کودکی، فرد را به زیارتگاه شینتو و در بزرگسالی برای مراسم عروسی و تشییع جنازه بودایی ها و مسیحیان به کلیسای مسیحیان می اورند. دو مذهب شینتو و بودیسم اغلب همراه هم هستند و اکثر ژاپنی ها چنین ادعاهایی را قبول دارند. تفاوت این دو ادیان توسط کوین دواک اینطور بیان شده است که بودیسم بر موضوع مرگ و مسائل مربوط به دفن و کفن تمرکز دارد. یعنی اموزه و اصول صریح ان، مربوط به زندگی پس از مرگ است، در حالی که شینتو بیشتر یک جشن زندگی و ایین ها و آداب دنیاست. «آنها هنوز هم راهبان بودایی را برای تشییع جنازه و مقامات(روحانیون) شینتو را برای برکت دادن به رویدادهای مهم زندگی دعوت میکنند.»

دین در ژاپن متشکل از آموزه های شینتو و بودایی و مجموعه ای از باورها، عقاید و آموزه های معینی است که هر کدام از انها هر روز اجرا میشود. از گذشته تا امروز در ژاپن، مردم در مراسم و فستیوال‌ها کارهایی را انجام می‌دهند. بازدید از عبرت های قبر، بازدید از زیارتگاه ها و معابد در سال نو، عادت به خرید تعویذ( ادعیه ) و سایر طلسم های شانس، بازدید از فالگیرها و اعتقاد به معجزه، همگی در جامعه ی ژاپن امری عادی تلقی می شود.

توانایی حرکت آسان بین باورهای دینی، تعصب و نیاز به التزام به اموزه خاص را از بین می برد. ضمن اینکه مفهوم «موشوکیو» به معنای «عدم اعتقاد مذهبی» را تقویت می کند. نتیجه اینکه، نقش دین در زندگی روزمره ی درصد زیادی از مردم ژاپن امروز تقلیل یافته و نهادینه شده است. داده ها نشان می دهد که حدود 52 درصد از جمعیت ژاپن خود را غیر مذهبی و 41 درصد بودایی معرفی می کنند. و طبق نظرسنجی مرکز Pew، در سال 2012 کسانی که احساس می کنند به مذهب شینتو و مسیحیان وابسته هستند، تنها سه درصد هستند.

با این حال نتایج مرکز تحقیقات پیو، که پیروان شینتو سه درصد از جمعیت نشان می دهد، توسط محققان فرهنگ ژاپنی مورد مناقشه قرار گرفته است. از نظد انها تخمین زده میشود" هشتاد درصد ( شاید هم بیشتر) معتقدان شینتو در زندگی روزمره خود به بودیسم و گاهی اوقات حتی به مسیحی عمل میکنند. آنها این تعداد کم را به این واقعیت نسبت می دهند که بسیاری مردم، مقوله ی شینتو را بعنوان مذهب در نظر نمی گیرند. اینکه شینتو توسط روشنفکران ژاپنی به عنوان غیر مذهبی مطرح و نوشته شده است، به دهه 1800 میلادی باز میگردد، زمانی که برای اولین بار، مفهوم اروپایی-آمریکایی از دین در ژاپن رایج شد. تا به امروز اکثریت مردم ژاپن خود را پیرو شینتو و در عین حال غیر مذهبی می‌دانند، و تنها تعداد کمی از آن‌ها واقعاً اعتقاد مذهبی یا بی دینی(الحاد) را رد می‌کنند. حتی در بین آنها که گفته اند غیر مذهبی هستند، حدود 75 درصدشان احساس می کنند که نگرش دینی اهمیت دارد. به طور کلی، از انجا که مردم ژاپن، خود را مؤمن مذهبی نمی دانند، بسیاری از غربی ها به درستی تصور می کنند که انها آتئیست( بی خدا) هستند. حتی مذهب در بین مردم ژاپن، نقش بیشتری از انچه در نگاه اول به نظر می رسد بازی میکند.

فرهنگ مذهبی غالب در ژاپن، بت پرستی (شینتو) است. بت پرستی به عنوان یک پدیده‌ی دینی تاریخی، مقدم بر مفهوم «دینی» است که امروز فکر می‌کنیم. ذاتاً کافران از ایمان به چیزی امتناع می ورزند، اما به همه چیز ایمان دارند (دواک). شینتو یا بت پرستی در زندگی روزمره، گرایش طبیعی به امر الهی دارد تا در زندگی مردم ژاپن نفوذ کند. به عنوان مثال، از عادات غذایی مردم ژاپن این است که (اغلب دست خود را قرار می دهد) و با گفتن "itadakimaru "، که در لغت به معنای "دریافت " است، جمله طولانی این است که "من این غذای الهی را با سپاس دریافت می کنم ".

شینتو قدیمی ترین فرهنگ در ژاپن است، بودیسم در قرن ششم از چین و کره وارد ژاپن شد و به سرعت در سراسر کشور گسترش یافت. اجتماع ماهایانا(گردونه بزرگ از مکتبهای ایین بودایی) همراه با فرقه های متعدد و نظام های فلسفی آن، با بودیسم به ژاپن آورده شد. مردم ژاپن که در بی اثر کردن افراط و تفریط آسیب پذیر هستند، به سرعت مراحل مختلف بودا را با نیازهای مذهبی خود تطبیق می دهند. نتیجه اینکه، یک نحله ای متفاوت از بودیسم بر اساس آنچه توسط آنساکی ( Anesaki)گفته شده است، ایجاد میشود.

آغاز مسیحیت در ژاپن

بر اساس داده های آماری، 71.4 درصد از جمعیت ژاپن از نظر مذهبی از روش هایی پیروی می کنند که در اعمال بودیسم به کار می روند. (کتاب حقایق جهانی 2013)

دین در طول قرن ها، نفوذ و تاثیر زیادی بر فرهنگ ژاپنی داشته و به طور مداوم، تکامل یافته و در زندگی مذهبی جامعه ژاپنی امروز تاثیر عمده ای داشته است. بر اساس اطلاعات، کشیش سنت فرانسیس خاویر، اس جی( کشیش اسپانیایی و مبلغ مذهبی کلیسای کاتولیک که در گسترش مسیحیت در آسیا، خاصه در هند و ژاپن تاثیر عمده داشت) در سال 1549 وارد کاگوشیما شد. او مسیحیت را معرفی کرد و سپس نفوذ یافت و به مرور سه درصد از جمعیت ژاپن را تحت تأثیر قرار داده و ایمان اوردند.

از زمان ورود خاویر و مأموران یسوعی( راهبان مسیحی) به این کشور، هزاران ژاپنی به ایین کاتولیک رومی گرویدند. با این حال، زمانی که جنگ های مذهبی دوران پس از اصلاحات به ژاپن رسید، شوگون توکوگاوا کاتولیک ها و پروتستان ها را اخراج کرد و برخی از فعالیت های غیر مذهبی را محدود کرد. بسیاری از مسیحیان ژاپنی و کاتولیک های خارجی مورد آزار و اذیت قرار گرفته و به شهادت رسیدند. از نظر تاریخی، تا سال 1873 تلاش قدرت های غربی نتوانست تأثیر قابل توجهی بر جلوگیری از آزار و اذیت ژاپنی ها به دلایل مذهبی بگذارد. اما تاریخ تغییر یافت. در سال 1889 آزادی مذهب توسط ماده 28 قانون اساسی میجی تضمین شده... و بسیاری از افرادِ با نفوذِ ژاپن، مسیحی شدند. از آن زمان، آزادی مذهب در ژاپن باقی مانده و حتی در اوج جنگ جهانی دوم در ژاپن اعمال شد.

آغاز اسلام در ژاپن

ادیان در حال توسعه جدید از جمله دین اسلام، جایگاه عظیمی در ژاپن دارد. اسلام در مجموع حدود هفتاد هزار تا یکصد هزار پیرو داشت. با وجود تنوع فرقه ها و مذاهب، تقریباً 15000 بهایی وجود دارد و تعداد کمتری از هندوها، سیک ها و یهودیان هستند. همانطور که یکی از متخصصین به درستی در 1853 بیان کرده است، " اولین کشتی های پرتغالی در سال 1555 از مالاکا به ژاپن امدند.این کشتی ها، مسافرانی را حمل می کردند که برای اموزش دین اسلام به ژاپن وارد می شدند. در اواخر دهه 1870، با هدف کمک به گسترش اسلام در ژاپن، تاریخچه ای از زندگی حضرت محمد(ص) به ژاپنی ترجمه شد. با این حال، علی رغم تماس های اولیه و تماسهای دیگر در سالهای بعد، جمعیت مسلمان ژاپن تا اواسط دهه 1980 که موج عظیمی از کارگران خارجی مسلمان را برانگیخت، نسبتاً کم بود. طبق گزارشی که در سال 2008Asia Policy منتشر کرد، نشان میدهد که 80 تا 90 درصد از جمعیت مسلمان ژاپن، متولد خارج از کشور هستند. از جمله اندونزی، پاکستان، بنگلادش و ایران که بزرگترین زیر گروه را تشکیل می دهند. با این حال، با توجه به تحقیقات نخله ( 2008) بین شش تا ده هزار ژاپنی مسلمان وجود دارد. جامعه ژاپنی با چالش های منحصر به فردی در رابطه با اقلیت مسلمان مواجه است.خواه متولد خارج از کشور باشند، خواه نژاد ژاپنی باشند. با اینکه، اسلام با تلفیق عقاید که در میان اکثریت مسیحیان رایج است، سازگار نیست، پدیده ی افزایش جمعیت مسلمانان در ژاپن، قابل توجه بوده است. جالب است بدانید، طبق نظر شیخ محمد احمد مظهر، نویسنده ی مقاله ی " عربی مادر همه زبانها "  منتشر شده در مجله " بررسی دین " در ژوئن 1964با دقت و اطمینان می توان ریشه ی واژگان عربی را در زبان ژاپنی ردیابی کرد. احمد مظهر معتقد است، حدود دو هزار کلمه ژاپنی، ریشه در زبان عربی داشته و ششصد کلمه هم ریشه ی قرآنی دارد.

روابط ژاپن با دین اسلام ریشه در تاریخ دارد و تعداد مسلمانان ژاپن پیوسته در حال افزایش است. رهبران مسلمان امیدوارند که تاثیر اسلام بر زندگی و فرهنگ مردم در جامعه ژاپن افزایش خواهد یافت. رهبر جامعه ی مسلمین احمدیه، خلیفه ی پنجم، میرزا مسرور احمد در سفر خود به ژاپن بیان کرد: مردم ژاپن دارای نجابت و همدلی انسانی بسیار و هم اکنون پایبند به آموزه های اسلام هستند. آرزو می کنم که زیبایی اسلام به مردم ژاپن نشان داده شود. این نشان می دهد که تلاقی غیر مستقیم و ماهوی بین آموزه های شینتو و اسلام رخ میدهد. علیرغم اینکه گفته می شود، رفتار مردم ژاپن، رفتار مسلمانان نیست.

روش تحقیق

این تحقیق، یک تحقیق میدانی است و بر پارادایم‌های کلان و خُرد تمرکز کرده و انها را  باهم ترکیب می‌کند. همانطور که این پارادایم در جامعه شناسی، به ان باور دارد، واقعیت، در فرآیند رابطه ی بین عامل و ساختار توسعه یافته است. عامل در این تحقیق، خانواده مسلمان و ساختار ، ارزش های فرهنگی در جامعه ژاپن است. در روش گردآوری داده ها، از یک روش رایج در تحقیقات کیفی ( نورمن ک. دنزین ایوونا لینکلن) استفاده خواهیم کرد. مانند: مشاهده مشارکتی، مصاحبه عمیق، بحث گروهی متمرکز( FGD  ) 

داده هایی که توسط مشاهده، مصاحبه و مستندسازی گردآوری شده است با چند مرحله کاهش، نمایش، تأیید و تجزیه و تحلیل، نتیجه‌گیری شده است.{ پ.ن: در مشاهده مشارکتی، لازم است، محقق در فرهنگ یا زمینه و محیطی که می خواهد مشاهده کند، شرکت نماید. ادبیات مشاهده ی مشارکتی بحث می کند که محقق چگونه وارد محیط شود، نقش محقق به عنوان مشاهده گر چگونه است؟ جمع آوری و ذخیره ی داده ها و نکات، و تجزیه و تحلیل داده ها به چه صورت باشد؟ مشاهده ی مشارکتی اغلب به ماه ها و سال ها کار نیاز دارد، زیرا محقق نیاز دارد به عنوان یک جزء طبیعی آن فرهنگ پذیرفته شود تا بتواند در مورد مشاهدات خود ادعا کند.}

نتیجه تحقیق

اسلام در جامعه ژاپنی، پذیرفته شده، اما داوطلبانه نیست. جامعه ژاپنی دارای ارزشهای سنتی محکم و استوار است که در زندگی روزمره آنها نهفته است. این سنت و ارزش، برای افراد خارجی نسبتا باز است. اسلام به عنوان یک دین و ارزش در ژاپن پذیرفته شده و رشد و توسعه پیدا می کند. اما انچه به پذیرش مسلمانان خارجی در ژاپن مربوط می شود، انها برای زندگی، کار و تحصیل در جامعه ژاپن پذیرفته می شوند. ولی، پذیرش در اینجا به معنای تایید نیست. روابط قوی بین ژاپنی ها و سنت و فرهنگ انها، به عنوان یک هویت است. بنابراین وقتی یک ژاپنی فرهنگ و سنت خود را ترک می کند سنت یا شیوع ارزش ها، بر هویت ژاپنی او تاثیر می گذارد. این وضعیت باعث ایجاد انحراف میشود و بر پذیرش او در درون جامعه و نقش های او تأثیر می گذارد. اسلام برای زندگی و رشد پذیرفته شده است، اما به این معنا نیست که ژاپنی ها آن را آسان بپذیرند. جامعه ژاپن دارای نوعی "دیوار آتشین"،  است که در واقع همان هویت ژاپنی است که برایشان بسیار مهم است. آیا این بدان معناست که سنت و فرهنگ ژاپنی با ارزش اسلامی ناسازگار است؟ ما نمی دانیم، اما فکر میکنیم، مشکل در سازگاری یا عدم سازگاری نیست، بلکه بیشتر در تضاد هویت است. بنابراین، تا زمانی که ارزش اسلامی، هویت ژاپنی را مختل نکند، سازگارتر خواهد بود.

مسلمان در ژاپن: مسلمان خارجی، مسلمان خارجی «متولد ژاپن»، مسلمان خارجی متولد و شهروند ژاپن، مسلمان متولد و شهروند ژاپن و مسلمان ژاپنی

 ما سعی می کنیم مسلمانان در ژاپن را به چهار گروه تقسیم کنیم. اول مسلمان خارجی است، مسلمانی که برای کار یا تحصیل به ژاپن می آید و در این مدت در این کشور زندگی می کند. معمولا انها از کشورهای مسلمان خاورمیانه یا کشورهای آسیای جنوب شرقی هستند.

دوم، مسلمان خارجی «ژاپنی الاصل» است. کسانی که در ژاپن در خانواده مسلمان خارجی متولد شده اند. زمانی که مسلمان خارجی با خانواده اش، به ژاپن می آید، این احتمال وجود دارد که نسل آنها که در ژاپن متولد شده اند در این کشور زندگی کرده و بزرگ شوند. انها به مدرس ژاپنی می روند و تحت تاثیر فرهنگ ژاپنی قرار میگیرند. گروه سوم، شهروند ژاپنی مسلمان است. این دسته در واقع با دسته دوم مرتبط است، اما تفاوت آنها در وضعیت آنها به عنوان شهروند ژاپنی است. شاید خارجی هایی که سالهای متمادی در ژاپن، زندگی کرده اند، شهروند ژاپن شده اند یا فرزندانِ حاصلِ ازدواجِ بین ژاپنی و فرد خارجی هستند. چهارم، مسلمان ژاپنی است.

 هر ژاپنی که اسلام می آورد و مسلمان می شود. تجربیات این گروه ها با یکدیگر در زمینه روابط بین ارزش و سنت های ژاپنی با اسلام، متفاوت است. برای گروه اول، مشکلات نسبتاً واضح است، زیرا با تفاوت های واضح در هویتشان با سنت و فرهنگ ژاپنی روبرو هستند. اما برای سه گروه دیگر این تفاوتها شنیدنی است. برای مثال مشکل فرزندشان در مدرسه به این جهت که مسلمان هستند. برای گروه دوم اگر چه فرزندشان درس می خوانند و از زبان ژاپنی استفاده می کند، اما کودک متوجه میشود که آنها با دانش آموزان دیگر متفاوت هستند. اگر چه آنها در ژاپن به دنیا آمده اند و تحت تأثیر فرهنگ ژاپنی قرار گرفته اند، اما در خانه، آنها ژاپنی نیستند. بنابراین آنها را نمی توان به عنوان ژاپنی محسوب کرد. خانواده آنها که اصالتاً ژاپنی نیستند، به ارزش و هویتی متفاوت از ژاپنی ها تبدیل میشوند. بنابراین تجربه آنها همانند گروه اول خواهد بود. اگر، ارزش آنها در خانه، بیشتر تحت سلطه سنت های دیگر باشد، ممکن است در گروه سوم نیز اتفاق بیفتد. البته گروه سوم، به خاطر ملیتشان ژاپنی هستند، اما این بدان معنا نیست که آنها کاملاً ژاپنی هستند. یا به عبارت دیگر، آنها به صورت رسمی ژاپنی هستند یا ملیت ژاپنی دارند و یا به عنوان شهروند ژاپن محسوب میشوند. در گروه سوم، دوستانِ بچه ها در مدرسه ممکن است از آنها بپرسند «چرا این یا آن کار را انجام می‌دهی ؟»، اما در گروه سوم یا چهارم، دوستان از آنها می پرسند «چرا شما بعنوان ژاپنی این یا آن کار را انجام می دهی؟». در گروه سوم، آموزش خانواده برای فهم اینکه چه کسی هستند بسیار مهم است. این ها برداشت ما از تحقیقات میدانی در ناگویا و توکیو و مشکلات متفاوتی است که کودکان تُرک و پاکستانی (احمدیه) در مدرسه با آن مواجه هستند. البته از نظر ما آنها مشکل چندانی در مدرسه ندارند. زیرا آنها اگاه هستند که با هویت متفاوت اغاز میکنند. بالتبع دوستان انها هم می دانند که از ابتدا با آنها "متفاوت" هستند. اما برای ژاپنی مسلمان، مشکل پیچیده است. بله، ما وجود شرایط متفاوت را می پذیریم. شهری مانند توکیو بعنوان شهر بزرگ و جامعه جهانی تر با شهر ناگویا که وطنی تر بوده و تفاوت ها را بیشتر تحمل می کند مقایسه کنید. اما ما فکر می کنیم، هویت نیز عامل مهم دیگری است.

خارج از درون و خودی-بدون

جایگاه و موقعیت مسلمان برای مسلمانان ژاپنی و ژاپنی‌ها مانند پدید های «بیگانه در درون و بدون خودی» است. این پدیده ها با هویت مرتبط است. " بیرونی درون " بدین معناست که مسلمان ژاپنی، ممکن است فکر کند در دیدگاه مردم ژاپن، چیزی متفاوت با آنهاست (بیگانه و غیرخودی) اما درون آنها زندگی میکند(در درون). سپس، "بدون خودی " یعنی اینکه، در دیدگاه مسلمانان ژاپنی، آنها را بخشی از مردم ژاپن میدانند (خودی/ بخاطر ملیت ژاپنی) اما به دلیل مسلمان بودن (بدون) احساس متفاوتی دارند. آنها از نظر فرهنگی و ملیت ژاپنی هستند، اما اعتقاد آنها با مردم عادی ژاپن متفاوت است.

ژاپنی مسلمان یا مسلمان ژاپنی

ما همچنین در مورد هویت ژاپنی مسلمان علاقمند هستیم. هویت انسانی همیشه رشد می کند و هرگز متوقف نمی شود. هویت دوگانه و سه گانه در یک فرد امکان پذیر است؟ پس چگونه میتوان در این حالت، هویت آنها را شناسایی کرد؟ آیا آنها ژاپنیِ مسلمان هستند یا مسلمانِ ژاپنی به معنای ژاپنی با دین اسلام؟ طبق ساختار انگلیسی، مسلمانِ ژاپنی، مسلمان با ملیت ژاپنی است و ژاپنیِ مسلمان به معنای ژاپنی با دین اسلام است. کدام یک صحیح است؟ ما فکر می کنیم موضوع درستی نیست، بلکه به دیدگاه ما بستگی دارد که چگونه هویت انها را ببینیم.

عامل سیاست بین الملل

چگونگی درک مردم ژاپن از اسلام و مسلمانان در روزهای اخیر بیشتر تحت تأثیر عوامل خارجی مانند سیاست بین المللی/رویداد و سیاست خارجی ایالات متحده است. تاریخ ژاپن گواه است، ژاپنی ها از صدها سال پیش با مردم مسلمان رابطه دارند، اما پس از حادثه 11 سپتامبر، سیاست خارجی ایالات متحده در قبال اسلام و سپس انچه توسط رسانه های گروهی در ژاپن اتخاذ شد، بر انچه مردم ژاپن درباره اسلام و مسلمانان چه فکر می کنند تاثیر میگذارد. همچنین یک رویداد بین المللی دیگر مانند بحران نفتی دهه 1970 در چارچوب روابط ژاپن و ترکیه تاثیرگذار بود. این بحران، بر جامعه مسلمانان تُرک در ژاپن تأثیر گذاشت.

نتیجه

تا اواسط دهه 1980 جمعیت مسلمانان ژاپن نسبتاً کم بود. این شرایط کارگران مسلمان خارجی را به خود جلب کرد. به طوری که می توان گفت که جمعیت مسلمان ژاپنِ امروز، متولد خارج هستند. آنها اکثرا از اندونزی، پاکستان، بنگلادش و ایران که بزرگترین زیر گروه را تشکیل میدهند به ژاپن امده اند. اسلام به عنوان یک دین و ارزش در ژاپن پذیرفته شده و رشد کرده است. اما انچه، به پذیرش مسلمان خارجی در ژاپن مربوط می شود این است که مسلمانان خارجی برای زندگی، کار و تحصیل در جامعه ژاپن پذیرفته شده اند. اما، پذیرش در اینجا به معنای تایید نیست. بر اساس تحقیقات انجام شده، چهار گونه مسلمانان در ژاپن وجود دارد. اول خارجی مسلمان است. یعنی مسلمانی که برای کار یا تحصیل به ژاپن امده و طی این مدت در این کشور زندگی می کند. گروه دوم مسلمان خارجی "متولد ژاپن"، است. یعنی کسانی که در ژاپن در خانواده مسلمان خارجی متولد شده اند. زمانی که مسلمان خارجی با خانواده خود به ژاپن می آید، این احتمال وجود دارد که نسل آنها هم که در ژاپن متولد شده اند، در این کشور  زندگی کرده و بزرگ شوند.انها به مدرس ژاپنی می روند و تحت تاثیر فرهنگ ژاپنی قرار میگیرند. گروه سوم شهروند ژاپنی مسلمان است. این گروه با با دسته دوم، مرتبط است. اما تفاوت آنها در وضعیت ژاپنی بودن آنهاست. خارجی هایی که سال ها در ژاپن زندگی می کنند، شاید شهروند ژاپنی شوند یا فرزندانی که حاصل ازدواج ژاپنی و خارجی هستند نیز شهروند ژاپن میشوند. چهارم، مسلمان ژاپنی است.یعنی فرد ژاپنی که اسلام می آورد و مسلمان می شود. تجارب این گروه ها با یکدیگر در زمینه ارتباط بین سنت یا ارزش ژاپنی با اسلام متفاوت است.

مجله بین المللی پژوهش های جامعه شناسی و مردم شناسی/ جلد 3، شماره 4، ص 40-47، می 2015

منتشر شده توسط مرکز اروپایی آموزش و توسعه تحقیقات انگلستان

www.eajournals.org

ISSN 2059-1209، ISSN 2059-1217

Ahmad, Tazeen, “Religious Trends in Japan – Non-Religious in a Religious Culture”, The Review of Religions, Vol. 109 ISSUE FOUR, April 2014.

Anesaki, Masaharu. (1930). History of Japanese Religion: With Special Reference to the Social and Moral Life of the Nation. London, Kegan Paul, Trench, Trubner & Co. Ltd.

Ama, Toshimaro. (2005). Why are the Japanese Non-Religious. Lanham, University Press of America, Inc.

Doak, Kevin. (2011). Xavier’s Legacies. Catholicism in Modern Japanese Culture. Vancouver, UBC Press.

Effendi, Tonny Dian. (2012). “ASEAN Moslem Community as Track-9 on Multitrack Diplomacy for the Conflict Resolution in South East Asia Region”, Proceeding for International Conference on ASEAN’s Moslem Community, Post Graduate Program, University of Muhammadiyah Malang.

Farouk, Omar. (1993), “Muslim Asia Tenggara dari Sejarah Menuju Kebangkitan Islam” dalam Saiful Mujani (ed.), Pembangunan dan Kebangkitan Islam di Asia tenggara, Jakarta, LP3ES.

Ishomuddin. (2013), Ahmadiyya Tradition: Mubahalah Strategy Evidentiary Truth , Yogyakarta Aditya Media, Publishing.

Josephson, Jason. (2012). The Invention of Religion in Japan, Chicago, The Chicago University Press.

Kashimura, Aiko & Yukihaku. (2006). Gender and Social Theory. Aichi University Japan.

Lach, Donald. (1965). Asia in the Making of Europe, Vol. I: The Century of Discovery, Book2. Chicago, The University of Chicago Press.

Nakhleh, Emile, Keiko Sakurai, Michael Penn, “Islam in Japan: A Cause for Concern?”, The National Bureu of Asian Research, 71, January 2008.

Najeebullah, Ayaz. “Introduction to Japan’s Major Religions,” Alfazl Daily, 14 March 2013.

Naokazu, Miyaji “What is Shinto?,” Contemporary Religions in Japan 7, no. 1 (1966).

Reader, Ian and George Tanabe. (1998). Practically Religious, Honolulu, University of Hawai Press.

Suzuki, Norio. (1998) What Islam Means to the Japanese. Tokyo, Chikuma Shobo.

Sheikh Mazhar. “Arabic is the Mother of All Language—japanese Traced to Arabic”,

The Review of Religions, June 1964.

Soedarwo, Vina Salviana Darvina. (2013), Political Ideology Meaning and Patriarchal Ideology of Female Politicians in Indonesia, Proceeding for The 4th International Conference on Sustainable Future for Human Security, Kyoto University, Kyoto- Japan, 19-21 Oktober.

Teeuwen, Mark and Bernhard Scheid, “Tracing Shinto in the History of Kami Worship,” Japanese Journal of Religious Studies 29, no. 3/4 (2002).

“The Global Religious Landscape: A Report on the Size and Distribution of the World’s Major Religious Groups as of 2010,” Pew Research Center (2012), 40

پژوهشگر و مترجم: محمدعلی هژبری

رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در ژاپن( توکیو)

نویسندگان:

1. پروفسور دکتر ایشوم الدین - گروه جامعه شناسی، دانشگاه محمدیه ملنگ

2. دکتر وینا سالویانا دی اس - گروه جامعه شناسی، دانشگاه محمدیه ملنگ

3. تونی دیان افندی، ام ای - گروه روابط بین الملل، دانشگاه محمدیه ملنگ

4. پروفسور دکتر نوریو سوزوکی- گروه فلسفه سیاسی، دانشگاه آیچی، ناگویا ژاپن

5. پروفسور دکتر آیکو کاشیمورا -گروه جامعه شناسی، روانکاوی، دانشگاه آیچی، ناگویا ژاپن

کد خبر 14825

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 2 =